پست ویژه

استقلال سومين تيم برتر آسيا در سال 2012

استقلال سومين تيم برتر آسيا در سال 2012 فدراسيون آمار و تاريخ فوتبال فهرست 400 باشگاه برتر دنيا در سال 2012 را اعلام کرد که بر اين ا...

۱۳۹۰ اسفند ۶, شنبه

گزارش تصویری از اعتراض در دانشگاه یاسوج، لب های دوخته شده و پاهای در زنجیر


گزارش تصویری از اعتراض در دانشگاه یاسوج، لب های دوخته شده و پاهای در زنجیر

وی در بخشی از بیانیه حرکت اعتراضی خود گفته است: "اما چرا بدین شیوه معترضم؟ چرا با دهان بسته؟ چرا با پای در زنجیر نشسته؟ دهان خود را دوخته ام، چرا که فریاد تظلم خواهی ام را کسی نشنید. پای خود بسته ام چرا که دویدنم به جایی نرسید. هر چه فریاد زدم کسی نشنید، گفتم شاید سکوتم را بشنوند, هر چه دویدم کسی ندید، گفتم شاید به غل نشستنم را ببینند
داریوش جلالی، دانشجوی رشته مهندسی مواد دانشگاه یاسوج و ورودی ۸۸ این دانشگاه، در روز ٣٠ بهمن ١٣٩٠ در اعتراض به فشارهای وارده از سوی نیروهای امنیتی و حراستی، اقدام به دوختن لب های خود و همچنین بستن پاها با غل و زنجیر کرد.

به گزارش دانشجونیوز، وی در بخشی از بیانیه حرکت اعتراضی خود گفته است: “اما چرا بدین شیوه معترضم؟ چرا با دهان بسته؟ چرا با پای در زنجیر نشسته؟ دهان خود را دوخته ام، چرا که فریاد تظلم خواهی ام را کسی نشنید. پای خود بسته ام چرا که دویدنم به جایی نرسید. هر چه فریاد زدم کسی نشنید، گفتم شاید سکوتم را بشنوند, هر چه دویدم کسی ندید، گفتم شاید به غل نشستنم را ببینند.”

بازداشت داریوش جلالی توسط نیروهای امنیتی
پس از این اقدام اعتراضی، وی با حمله ی نیرو های انتظامی و امنیتی مواجه گردیده است. ماموران امنیتی به صورت وحشیانه ای پس از پاره کردن زنجیر و کشیدن داریوش جلالی بر روی زمین، وی را به زور سوار خودرو کرده و از محیط دانشگاه خارج کردند که هنوز از وضعیت او اطلاعی در دست نیست. ویدئو زیر صحنه هایی از انتقال وی توسط خودروی نیروهای امنیتی و اعتراض دانشجویان را نشان می دهد:
« “درد” راز اعتراض من است»
داریوش جلالی در بخش دیگری از بیانیه اعتراضی خود می گوید: “برادران و خواهران دانشجو! این همه را من و شما همه می دانیم اما شاید ندانید که چرا اینگونه اعتراض؟! چرا دهان بسته و پای به غل نشسته؟! چرا چنین می اعتراضم؟! پاسخ سؤالات در خود سؤال نهفته است. آری؛ اعتراض! از همین جا شروع کنم. دوستان من! من به این همه نارسایی ها معترضم. من به این همه اجحاف و ظلم معترضم. من به این توهین ها و تحقیرها معترضم. من به بی عدالتی و تبعیض معترضم. من چون آدمی زاده ام به نبود آزادی معترضم. من چون انسانم، به رفتار غیر انسانی معترضم. من چون دانشجوام، به صدارت بی دانشان معترضم. من چون می فهمم، «درد» می کشم. و این «درد» راز اعتراض من است.”
داریوش جلالی در دانشگاه دولتی یاسوج مقابل دانشکده ی علوم انسانی اقدام به تحصن یک نفره کرده بود.
«آزادی خویش را در دهان دوخته و پای بسته می جویم»
این دانشجوی دانشگاه یاسوج در ادامه از یکی از دلایل اعتراض خود می گوید: «آری دوستان! من ترم شش هستم، ولی از این شش ترم، تنها سه ترمش را اجازه تحصیل داشتم. مرا به زندان انداختند و همه ی این احکام بدون طی کردن مراحل قانونی بود. و کنون باز به صورت غیرقانونی مرا محکوم به حکم تعلیق ساختند. وقتی بدون تفهیم اتهام، حکم می دهند. وقتی بدون توجه به اعتراضات، احکام را اجرا می کنند. وقتی همان قانون نیم بندِ حقوقِ دانشجویی را هم اجرا نمی کنند، شما برادران و خواهران بگویید: چه باید کرد؟ راهی پیش پای من بگذارید من دهان باز می کنم و زنجیر می درم و به همان راه می روم. من پا و دهانم بسته است، اما گوشهایم که می شنوند. در همین جریده قول می دهم اگر راه دیگر و بهتر به من گویید، حتما بدین اعتراض خود پایان می دهم. عزیزان! هیچ کس دوست ندارد که دهان خود به نخ بدوزد و پای خود به زمین! اما چه کنم که مقابل شمشیرهای آخته جوابی جز دهان دوخته ندارم. من آزادی خویش را امروز در دهان دوخته و پای بسته خود می جویم.»



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فرم تماس

نام

ایمیل *

پیام *